علمی تخیلی ودرسی



سلام من کرونا ویرووس هستم . چند ماهی است که به دنیا اومدم . از موقعی که توی این دنیا چشم باز کردم همه از من می ترسیدندند . نمی دونم چه بدی از من دیدن که این همه از من نفرت دارند . چند وقتی هستش که کمی کسل شدم بابام اقای سرماخوردگی با مامانم خانم انفولانزا بعد از م های بسیار تصمیم گرفتند که برای اینکه حال هوای من عوض بشه بریم مسافرت  اوایل سفرمون یه سر به چین و. زدیم اما برامون جذابیت خاصی نداشت تصمیم گرفتیم بریم ایران اخه بابام میگه ایران خیلی قشنگه .اول اومدیم قم تا بعد سلام کردن به شاه چراغ به جاهای دیدنی دیگه سر بزنیم توی همین یک ماهی که اومدیم ایران من غپعاشق ایران شدم اگه بابا ومامان اجازه بدن می خوام تا اخر عمرم توی ایران بمونم .تازه از امام رضا خیلی شنیدم وتصمیم دارم به زودی پابوسش برم .من عاشق سیدام و همیشه ارادت خاصی نسبت بهشون دارم اما نمیدونم که چرا اینقدر چرا از من می ترسند !!


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Vistabest Anthony شعرهای عاشقانه | عاشقانه ها Shane خون English language لبیک یا علی النقی ✔